آبی به تو می آید آبی که می پوشی دریا می شوی و من ماهی هوس می کنم
در آغوشت شنا کنم می خواهم غرق شوم در تویی که دیوانه ترین دریا ی
جهانی و جان می دهی برای طوفان و ساخته شده ای که آدم در نهایت
دردهایش به زورق بازوانت پناه بیاورد و در جزیره ی آغوشت
بخوابد اصلا آبی را برای تو ساخته اند که درسا باشی و قرمز را برای
من تا ماهی تو باشم
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|