در چهل سالگی هم که باشی طنین صدای کسی که تو را به نام
کوچکت بخوان و پشت هر بار که صدایت می کند عزیزم بگذارد می تواند عاشق ات
کند و تو بعد از تمام سدن حرفهایش پسر بچه هجده ساله ای میشوی که دوست دارد
بال در بیاورد از شوق عاشقی
:: برچسبها:
دلنوشته چشمان بی فروغ,
|