زندگی ..................................
زندگی باغچه ایست
که در ان گل به تماشای خداست
خار هم حس عجیبی دارد
باغبان برف و خزان را به امید گل و خاری مانده
که در اندیشه سرسبز دلش میکارد
نیش هایی که از آن خار به دستش باقیست
به همه نوش جهان می ارزد
رقص گل چه صفایی دارد
که در اندیشه ی او میگذرد
وخدا حس قشنگیست به معنای امید
همه جا میشود احساسش کرد
شاخه ای گل تو از ان باغچه بردار و به من هدیه بده
نگران هیچ مباش از خارها
من به رسمی که بیاموخته ام
در دلم خواهم کاشت
و تو را مثل شقایق دوستت خواهم داشت
:: برچسبها:
سهراب سپهری,
|