آیینه ی پیشانی ات را دوست دارم
گاهی پر از تردیدهای بی دلیلی
تردیدهای آنی ات را دوست دارم
در عمق چشمت حالتی مرموز داری
دلشوره ی پنهانی ات را دوست دارم
گاهی سکوتت میل بشکستن نداره
لام خاموشی طولانی ات را طاقت ندارم
وقتی که با دریا و ساحل همزبانی
آرامش طوفانی ات را دوست دارم
همواره مثل بادها سامان نداری
من بی سر و سامانی ات را دوست ندارم
باور کن حرف حرفت از الف تا
آن نقطه پایانی ات را دوست دارم
تا روشنایی باز از من رو نگیرد
پیشانی ات پیشانی ات را دوست دارم
:: برچسبها:
شعر ,