می توان عاشق بود به همین سادگی من خودم
چند سالی ایست که عاشق هستم
عاشق برگ درخت
عاشق بوی طربناک چمن
عاشق رقص شقایق در باد
عاشق گندم شاد
آری می توان عاشق بود
مردم شهر می گویند
عشق یعنی رخ زیبای نگار
عشق یعنی خلوتی با یک یار
یا به قول خواجه عشق یعنی لحظه بوس و کنار
من نمیدانم عشق تو چیست
اینکه این مردم می گویند
عشق تو معجزه هستی است
من نه یاری نه نگاری نه کناری
عشق را اما من با تمام دل خود می فهمم
عشق یعنی رنگ و حس وعطر او
:: برچسبها:
حافظ,
|