به خاطر کدام دل مرا کباب میکنی؟
که آمده به خلوتت شدم غریبه ی غریب
به جای تو چرا شما مرا خطاب میکنی؟
هزار نقشه بر سَرَم کنار عشق تو ولی
تمام نقشه ی مرا به شب بر آب میکنی
چه آمده به قلب تو چه زود بی وفاشدی
برای ردّ شدن ز من چرا شتاب میکنی؟
تو رفته ای ویاد تو هنوز مانده است به جا
به خاطرات تلخ عمر مرا عذاب میکنی
تمام خواهشم همین دگر به خواب من نیا
که کلبه ی خرابه را ز غم خراب میکنی
سوال ِاین سنگ صبور زتو فقط همین وبس
به خلوتت خدا را چطور به خواب میکنی؟؟؟
:: برچسبها:
شعر ,