گاهی
شبها میخوابم با این امید که آخرین خاموشیِ چشمانم باشد....
آخرین بی حسیِ دستهایم....
میدانی دلم یک آخرین میخواهد...
جانم ، دیگر عکس هایت کفاف دل تنگم را نمیدهند....
آرام جانم نمیشوند...
من بودنت را میخاهم
حس شیرین لمس دستانت
غرق شدن در خلسه ی چشمانت
آغوش آرامت....
❣
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,