چکار می کنی باز برنامه ات مجدد ضبط اش شروع میشود خدا رو
شکر چقدر اذیت میشی عزیزم چقدر استرس داری که نکنه خدای نکرده
کسی کرونا بگیرد خیلی شرایط سخت و خطرناکی شده همه جذابیت
برنامه به مخاطب هایش هست ولی سلامتی تک تک خیلی مهم هست
ولی حتما مصلحتی هست احسآن جونم خیلی نگران سلامتی ات هستم
خیلی مواظب خودت باش راستی یک عکس از بچگی هایت بذار دلم برای
عکس های بچگی هایت تنگ شده جان دلم الهی قربون عکس هایت بشم
که آنقدر با نمک بودی وای جایت خالی امروز عصر کلی گریه کردم بابام
کلی امروز نشسته بودند و نصیحتم می کردند که چرا تو به یکی از
خواستگارهایت جواب نمی دهی ما نگران اینده ات هستیم چرا از
همه ایراد میگیری اونی که تو دوستش داری شاید اون تو رو دوست
نداشته باشد اشاره به تو کرد می گفتند منم وقتی که حرف تو رو زدند
فقط اشکهایم سرازیر شد و بند نمیامد هیچ جوابی نداشتم بدهم بابام
گفت چرا گریه می کنی من مگر حرف بدی گفتم اون میخواد با چند نفر
ازدواج کند می خواهد با یک نفر ازدواج کند اون یک نفر تو نیستی قشنگ
غیر مستقیم منظورش تو بودی خیلی دلم شکست و غمگین شدم عصری با
تمام وجودم خدا رو صدا زدم و عاجزانه ازش کمک خواستم اونها هم حق
دارند همه اش فامیل حرف میزنند که چرا من ازدواج نمی کنم همه می گویند
ما الناز رو دوست داریم و دوست داریم خوشبختی اش رو ببینیم واقعا
بعضی دلسوزی ها آدم رو آزار می دهد اونها چی می دانند در دلم چه
غوغایی برپاست به هیچکس نمی توانم درد دل کنم چون دوست دارم
رازهام مخفی بماند برای تو هم اگر می نویسم دلم نمی خواهد ناراحت
باشی تقصیر خودمه که تو رو دوست دارم این عشق سالها انتخاب
خودم بوده و اصلا هم پشیمان نیستم به خدا ایمان دارم حتما راهی
جلوی پایم می گذارد توکل بر خدا احسان جونم مواظب خودت باش
عزیزکم دوستت دارم شبت خوش خوب بخوابی
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق,