امشب از آسمان دیده ی تو**روی شعرم ستاره می بارد
در سکوت سپید کاغذ ها **پنجه هایم جرغه می کارد
شعر دیوانه تب آلودم **شرمگین از شیار خواهش ها
پیکرش را دوباره می سوزد**عطش جاودان آتش ها
آری آغاز دوست داشتن است**گر چه پایان را ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم **که همین دوست داشتن زیباست
از سیاهی چرا حذر کردن **شب پر از قطره های الماس است
آنچه از شب به جای می ماند**عطر سکرآور گل یاس است
(فروغ فرخزاد)
:: برچسبها:
حافظ,